فرش بیجار (قسمت دهم)
طرح های وارداتی در فرش بیجار
گلفرنگ: درمورد چگونگی ورود انواع نقوش گلفرنگ به منسوجات ایرانی به ویژه دستبافته های گره دار، دو یا سه نظریه ارائه شده است که در اینجا به بررسی نظریهی آقای تناولی پرداخته می شود.
پرویز تناولی در مورد طرح گلفرنگ معتقد است از طرح های اصیل و قدیم ایرانی است که نمونه های آن دربرخی از آثار گذشته از جمله منسوجات و کاشی های قرن 11 هجری به بعد دیده می شود (ژوله، 1381. 34). در زمان صفویان و با ورود اروپاییان به ایران و آشنایی آنها با طرح های اصیل و قدیمی ایران این طرح ها اصیل و قدیمی ایران این طرح ها توسط آنها اقتباس و به اروپا راه یافت این طرح ها به سلیقه ی اروپاییان که به طبیعت نزدیکتر بود، اندکی تغییر ماهیت یافت.
این طرح ها پس از تغییر ماهیت و نزدیکتر شدن به طبیعت گل رز در قالب طرح های گلفرنگ بر روی جعبه ی شکلات ،بافته های گره دار و بی گره و سایر محصولات آنها دوباره به موطن اصلی خود بازگشت لذا ایرانیان به این تغییر ماهیت زیاد توجه نکرده وآن را یک طرح وارداتی نامیدند.
در جایی دیگر پرویز تناولی در مورد طرح گلفرنگ و ریشه اصلی آن درکتاب خود به نام تاچه های چهار محال اینگونه می نویسد:
طرح گلفرنگ در حقیقت طرح یک گل سرخ و یا رز شکفته با برگهای اطرافش است استفاده ای که هنرمندان ایرانی از جمله فرشبافان چهارمحال از این نقش کرده اند حد و حدودی ندارد. گاه این گل را تنها در قابی نشانده و با تکرار قابها نقشه ی خشتی منقشی از آن ساخته اند و آن را قاب آینه نامیده اند، گاه دسته ای از این گل ها را بجای ترنج میانی فرش فرش گذاشته اند و آن را ترنج گلفرنگ نامیده اند. همین شیوه را در نقاشی های سقفی هم میتوان دید که نقش گلفرنگ در آنها به گونه ای مختلف کار شده اند و چه بسا قاب آینه و چه بسا قاب آینه از اصطلاحات سقف سازان و روغنی کاران این رشته بوده باشد تعیین اندازه ی روی سقف رسمی دیرینه است اما رابطه ی نقش فرش کف اتاق آن تنها قدمتی چند صد ساله دارد.
ساختمان ها و سقف هایی که از قرن- 11 هجری به بعد – عهد صفوی– در قزوین و اصفهان و شیراز و… باقیمانده همگی طرح و نقش فرش های این دوران اند. پیدا کردن فرش های مربوط به این ساختمان ها و تطبیق آنها با سقفهای موجود کار آسانی نیست. این فرش ها همه پراکنده شده یا از بین رفته اند. تقریبأ با تمام طرح ها و نقشه هایی که روی فرش های بختیاری بافته شده در سقف آنها نیز بافته می شود(ژوله ، 1381:ص 36).
در منزل خوانین بیجار و سنندج هماهنگی سقف و فرش نیز کاربرد داشته به گونه ای که فرش های گلفرنگ را در کف اتاق پهن کرده و در سقف نیز به کارمی بردند به گونه ای که سقف و کف اتاق را یک رنگ و یک طرح می کردند و این کار شاید بهاری واقعی را در خانه و با وجود آب و هوایی سرد برای خود تداعی می کردند.
مهمترین وجه اشتراک سقفها: گل سرخ یا گلفرنگ است که به شیوه های متفاوت درحاشیه و متن سقف بچشم میخورد. با این تفاوت که در سقف ، این گل با انواع مرغان همنشین گردیده است در این مجله پرویز تناولی به صراحت عقیده ی خود مبتنی برکاربرد همگون و همسان گلفرنگ و گل سرخ را در نقاشی ایرانی متذکر می گردد.
شاید همین بر کاربرد همگون و همسان این دو گل و شباهت بینی آنها ازیک طرف و شبیه سازی آنها توسط هنرمند قالی باف ایرانی و تحولات به وجود آمده است.
این طرح در بیجار دوره ی قاجار بسیار مورد استفاده بوده است بگونه ای که بسیار زود در بین مردم بیجار مورد استفاده قرار گرفت مقبول بودن این طرح شاید به دلیل طبیعت زیبای بیجار و علاقه مردمان کرد به طبیعت باشد.زمینه ی این فرشها به رنگ قرمز (لاکی) و گلهای متن به رنگ گلهای طبیعی (صورتی،زرد،بنفش و…) بوده است حاشیه نیز از متن تبعیت می کند.
نویسنده: سمیه(سیمین)خسروی دانشجوی ارشد فرش دانشگاه هنر اسلامی تبریز