بررسی نقش درخت در قالی های ایران و هندوستان قسمت اول
نقش درخت در قالی های ایران و هندوستان
قالی و بافت آن به عنوان شاخه ای از هنر های ایران، از پیشینه ای غنی برخوردار است و نخستین نمونه های به دست آمده از این هنر ارزشمند در کتب مختلف تاریخی، مقارن با امپراطوری بزرگ هخامنشیان ذکر گردیده است. اگر چه ابزار مربوط به بافت قالی پیش از دوران یاد شده از کاوش های باستان شناسی به دست آمده اما به نظر می رسد به عصر مفرغ نزدیك تر باشد. آنچه که از مستندات تاریخی به دست آمده، دوران اوج نقش و بافت قالی ها را مقارن با عصر صفویه (عصر زرین هنر قالی بافی ایران) معرفی نموده اند.
این هنر در سایه روابط مختلف با کشورهای همسایه نظیر هندوستان به آن سرزمین راه یافت و این انتقال در عصر صفویه در ایران و عصر گورکانیان در هندوستان صورت پذیرفت. آنچه در این پژوهش مورد توجه بوده بررسی نقشمایه درخت در قالی های دو منطقه در دوران تاریخی یاد شده است. معرفی ویژگی های بصری تصویر شده از این نقش در قالی های ایران و هندوستان و ریشه یابی نقش درخت با تکیه بر بن مایه های اعتقادی و فرهنگی هر دو کشور محور اصلی بررسی و جست وجوی مقاله پیش رو است.
روش تحقیق این مقاله، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن كتابخانه ای است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد گرچه نقشمایه های درخت در دو حوزه تمدنی دارای ریشه های مشترك در مفاهیم اند و نقشمایه درخت در قالی های ایران بیش ترین تاثیر را بر قالی های هندوستان داشته، اما تفاوت تصویری در قالی های هندوستان با قالی های دوره صفوی مبنی بر اعتقادات مذهبی هندوان بوده است.
انسان اعصار کهن درخت را مانند آدمیان صاحب روح و روان قلمداد می نموده است. ذهنیت های گوناگون بر اساس اصل بدیع تقدس ریشه یافت و خود را به روش های گوناگون و به واسطه آثار مختلف هنری به نمایش گذاشت. نقش درخت در فرش های ایرانی و به طور کلی هنر های سنتی مشرق زمین به گونه ای پیوندی میان آسمان (روحانی) و زمین (جسمانی) دارد و هنرمندان سعی در جاودانه ساختن این ارتباط ناگسستنی در آثار خود داشته اند.
قالی های ایران و هندوستان از نقوش مختلف به ویژه نقشمایه های گیاهی برخوردارند. فرش هند در آغاز شکل گیری از نقوش و طرح های گوناگون هنر ایران در تولیدات خود اقتباس نموده است و برخی از این نقوش به عاریت گرفته شده نظیر درخت، ریشه های مشترک در فرهنگ و تمدن هر دو منطقه دارد.
جست و جوی خاستگاه اصلی نقش درخت در دو فرهنگ متمایز از هم، هدف این پژوهش است. به همین دلیل با توصیف نقوش و ریشه یابی آن ها در هر دو منطقه به تطبیق و مقایسه نمونه های موجود پرداخته و نقش مذکور به عنوان یکی از وجوه مشترک قالی های ایران و هندوستان معرفی گردیده که در روابط متقابل دو منطقه مورد تبادل واقع شده و مختصات بصری ویژه ای برای خود اختیار نموده است. آنچه در این پژوهش مد نظر بوده، عاری از هرگونه تفسیر پیرامون طراحی نقشه قالی ها، معرفی انواع طرح های درختی و مباحث زیبای شناسانه در نمونه های هر دو منطقه است.
تنها یافتن نقش درخت به عنوان زمینه مشترک و ارائه وجوه افتراق و اشتراک نقشمایه در نمونه های آورده شده و نهایتا معرفی منبع اقتباس، مد نظر است. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نظر به شیوه كتابخانه ای جمع آوری وسپس با تطبیق نمونه ها نسبت به ارائه نتایج اقدام شده است. ریشه یابی نقش درخت در ایران با تاکید بر درخت سرو آنچه از دوران کهن به مردمان اعصار جدید رسیده، همه به روزگاری مربوط است که هنوز خطی در میان نبوده و نقوش واسطه پیام رسانی بوده اند.
درخت یکی از مظاهری است که بشر از ابتدای خلقت در برابر آن سرتعظیم فرود آورده و علت آن را می توان این گونه برشمرد که مردم در زمان های قدیم به مراتب بیش از امروز در بطن طبیعت زندگی می کرده اند و حقیقتی انکار ناپذیر است، به این ترتیب تمام سرچشمه قدرت را متأثر از طبیعت و به ویژه درخت می دانستند. نماد درخت در انواع هنر های ایران از جمله تصاویری است که تکرار ومداومت آن ذهن بسیاری را به خود مشغول داشته است.
درخت در تمامی سفال ها، منسوجات، نقاشی ها و حتی حجاری های تاریخ هنر ایران ، چنان جایگاهی داشته که حالت تقدس و احترام آن به وضوح آشکار است. به طور کلی نقش درخت درآثار هنری ایران با تکیه بر روایت درخت زندگی به كار گرفته شده است».
مطابق با اسطوره های شرق باستان درخت زندگی، خطی است پیوسته، که پارادایس یا بهشت در آسمان و جهان انسانی در زمین و جهان زیرین را به هم متصل می کند و به واسطه درخت به عنوان محور عمودی بزرگ این سه به موازات هم نگه داشته شده اند. تصویر کردن این اعتقاد که درخت محور جهان است، سابقه ای دیرین دارد.( 106, 1998,Ford)
« كهن ترین نقش حجاری درخت زندگی در حجاری های آشوری مربوط به سده نهم پیش از میلاد از قصر آشور نضیر پال دوم در نینوا دیده شده است.( تصویر١) این نقش گاه به شكل واقعی و گاه به صورت انتزاعی به کار رفته و مملو از تمثیل و استعاره بوده و بازتابی از آئین ها و باورهای آن دوره است». (107, 1998,Ibid)
گیریشمن معتقد است « موضوع درخت مقدس با دو حیوانی که در دو طرف آن روبه روی هم تصویر شده اند از بابل و آشور اقتباس شده است. از طرفی در اوستا نیز از درختانی که نزدیک چشمه ای می رویند و نگهبانانی دارند سخن رفته است». (گیریشمن، ١٣٥٠ ، ١٨٩ )
« علاوه بر درخت سرو، درختانی نظیر نخل و تاک نیز در اعتقادات ایرانیان جایگاه والایی داشتند. انگور در اساطیر ایرانی مظهری برای خون است و خون نیروی اصلی حیات است و از آن جا که در دوران هخامنشی تاک را به دور درخت چنار می پیچیدند می توان استنباط کرد که چنار مظهر شاه و تاک مظهر ملکه بود که از طریق او خون سلطنت دوام می یافت». ( بهار، ١٣٨١ ،٥٦ )
درختان سرو منقوش بر دیوار نگاره های تخت جمشید ازجمله آثاری است که بیان گر اهمیت و اعتبار این آفریده پروردگاردر میان هنرمندان و شاهان هخامنشی در ایران است.( تصویر٢ )
«در بررسی زمان و نحوه انتقال تصویر درخت بر روی دست بافت های گره دار به پاسخ روشن و قاطعی نخواهیم رسید. قدیمی ترین و شاید ناب ترین نوع منقوش درخت سرو بر روی فرش گره دار را می توان بروی گروهی از قالیچه های بلوچ خراسان مشاهده نمود که به قالیچه های سجاده ای بلوچ شهرت دارند و دقیقا معرف نقش درخت سرو هستند.
اما گروه دیگری که هم اکنون نیز به مقدار زیاد در تربت جام و حیدریه عرضه می گردند و با نام نقش برگ تاکی شهرت دارند احتمالا دارای سوابق بیش تری نسبت به قالیچه های گروه اول هستند». ( ژوله ، ١٣٨١ ، ٤٨) ( تصویر ٣)
اگرچه قدیمی ترین نمونه های هر دو گروه بیش از پنجاه تا یك صدو هفتاد سال از عمرشان می گذرد، اما بی تردید احترام و تقدس درخت در شرق ایران به ویژه مرکز خراسان و بالاخص در محدوده خواف دارای سوابقی بیش از یك هزار و پانصد سال است.
به احتمال قریب به یقین تاریخ تقدس و احترام درخت سرو در بین ساکنان شرق ایران و از جمله نواحی مرکزی و شرق آن به تاریخ حضور زردشتیان در خراسان باز می گردد . ناحیه ای که امروز در خراسان به نام خواف شهرت دارد در دوران قبل از اسلام از بزرگ ترین مراکز زردشتیان در شرق ایران بوده و در تاریخ زردشتیان خراسان ماجرای درخت سرو کشمیر از جایگاه والایی برخوردار است. ( ژوله ،١٣٨١ ،٤٨ – ٤٩)
بلعمی در کتاب خود تا اندازه ای به شرح واقعه این درخت پرداخته که خلاصه آن چنین است:
« زردشت پیامبر زردشتیان دو طالع اختیار کرد و فرمود تا بدان دو طالع دو درخت سرو به كارند. یکی در روستای کشمیر و یکی در روستای فریومد از توابع طوس. اندازه و محیط ساق درخت کشمیر به حدی بزرگ شد که در حدود ده هزار گوسفند در سایه آن قرار می گرفتند. حتی حیوانات درنده و وحشی نیز در زیر سایه آن آرام و قرار داشتند. همچنین هزاران پرنده در میان شاخه های آن مأوی داشتند. وصف این درخت به متوکل رسید و دستور داد به عامل نیشابور که آن درخت را قطع کرده و به بغداد فرستد تا در عمارت جعفریه که مشغول ساختن آن بودند به کار رود. موبدان و بزرگان زردشت به عامل نیشابور گفتند که ٥٠ هزار دینار به خزانه خلیفه می دهیم تا از این کار درگذری، اما موفق نشدند و سر انجام درخت قطع گردید و با هزار و دویست شتر به بغداد فرستاده شد. درخت در نزدیکی بغداد بود که متوکل کشته شد و هیچ گاه درخت را ندید». (بلعمی، ١٣٨٥ ،٤٣٢)
در واقع آنچه که امروز بر روی قالیچه های سجاده ای بافندگان بلوچ رخ می نماید چیزی نیست جز انتقال یک روایت تاریخی- مذهبی از سرگذشت درخت مقدس زردشتیان خراسان. به دیگر سخن درختی که در مرکز قالیچه های بلوچی دیده می شود همان درخت سرو کشمیر است که با گذشت قریب به ٢٦٠٠ سال هنوز هم یاد و خاطره آن نسل به نسل در میان ساکنان آن دیار نقل شده است و بومیان منطقه آن را بر روی بافته خود منتقل نموده اند وجود درخت در یک قالی با کاربردی که مطمئنا جنبه مذهبی دارد نه تنها مؤید یک ویژگی نمادین و مقدس است بلکه یادآور اهمیت درخت در مذاهب قدیمی جهان شرق نیز محسـوب می شود.
« نقوش مکرر درخت و گل در تخت جمشید نشان از علاقه به گل و گیاه در آیین هخامنشیان دارد. سرو نماد اهورامزدا ، نخل نماد میترا و نیلوفر نماد آناهیتا است که در مکان های مخصوص در تخت جمشید حجاری شده و بازگو کننده اعتقاد و احترام آن ها به این هدیه اهورایی است. در دو پلکان بزرگ کاخ آپادانا که در طرف شمال و مشرق آن قرار دارد و یک قسمت آن سربازان جاویدان و قسمت دیگر نمایندگان ٢٣ کشور تابع هخامنشیان را نشان می دهد، هر دسته از افراد به وسیله درخت سروی جدا شده اند. از آن جا که درخت سرو یکی از بیش ترین نقوشی است که در حجاری ها به كار رفته است شاید انعکاسی از سروستان های مقابل کاخ های سلطنتی باشد.» ( سعیدی، ١٣٧٦ ، ٧٨) (تصویر ٤)
از دوران اشکانی و هنرآن ها اطلاعات کافی در دست نیست، اما تا آن جا که از آثـار این دوره بر می آید هنرمندان این عصر از میراث گذشتگان خود (هخامنشیان) بهره جسته اند. در تصویری از اشک دهم سنتروک با ردای پادشاهان دوره اشکانی چیزی شبیه به یک درخت سرو کوچک که نشانه تقدس و احترام اشکانیان به این نقش بوده در دست دارد. ( تصویر٥) جلیل ضیاء پور در توضیح این تصویر می نویسد
« کف دست او به علامت حرمت بالا است و در دست چپ او شاخه برگی قرار دارد ، این برگ کوچک تصویر واضحی از درخت سرو است». (ضیاء پور، ١٣٤٣ ،١٥١)
«در تزئینات گچ بری ساسانیان طرح های هندسی و گل سازی بیش از شکل های هنری دیگر وجود دارد. اغلب نقوش تزئینی منسوجات ساسانیان دایره های جدا یا مماسی هستند که حیواناتی در این دایره ها محاط شده و اغلب به طور قرینه یا پشت به پشت هم قرار گرفته اند و یک درخت مقدس یا آتشدان در میان آن ها نقش شده است». (وزیری، ١٣٧٣، ١٣٧) (تصویر ٦)
«نمونه این آثاردر سده های اولیه اسلامی دیده می شود. یكی از بهترین نمونه ها پارچه های آل بویه، قطعه پارچه با نقش عقاب بزرگ دوسر است. … كه توسط نقش شبیه درخت سرو از یكدیگر جدا شده اند».(فتحی، فربود، ١٣٨٨ ،٤١)
در مورد تقدس درخت سرو مهرداد بهار معتقد است «این تقدس از آن رو است که سروها از همه درختان منطقه عظیم ترند و بسیار پر عمر و سایه گستر و سر سبز هستند و به دلیل این که هر ساله پوست می اندازند، به گمان مردم تازه و جوان می شوند». (بهار ، ١٣٨١ ،٤٧)
ستایش درختان مقدس در دوره اسلامی توجیهی تازه یافت و برای آن که ستایش ایشان بر خلاف سنت های اسلامی نباشد اغلب به این نتیجه رسیدند که در پای درختان، بزرگ مردی، امام زاده ای یا مقدسی به خاک سپرده شده است. (٤٧ ،١٣٨١ ،بهار) نشاندن سرو بر روی سنگ مقابر به منظور تقدس کاملا نمادین انجام می شد و این تفکر اسلام به نام درخت طوبی و در تورات درخت حیات و در مسیحیت در ایام آغاز سال نو میلادی به صورت تزئین کاج ظهور یافت.
در مراسم عزاداری عاشورا، تمام علم ها و توق ها از نقش سرو مقدس الهام گرفته اند. اثر معنوی درخت سرو که نشانه نامیرایی، خرمی، پایندگی، آرامش و زیبایی است در همه مظاهر تمدن ایرانی دیده می شود.
تصویر۱ -حجاری برجا مانده از امپراطوری آشور، ق۹ قبل از میلاد، نینوا، ماخذ: 35, 1975, Summers
تصویر۲ -درخت سرو در حجاری های تخت جمشید، پلکان شمالی کاخ آپادانا، ماخذ: عطروش، ۱۳۸۵ ،۵۹
تصویر۳ -قالیچه بلوچ خراسان، ربع سوم سده ۱۹م-۱۳ه.ق، ماخذ: ژوله، ۱۳۸۱، ۸۷
تصویر۴ -آورندگان هدایا در تخت جمشید، پلکان شرقی کاخ آپادانا، ماخذ: عطروش،۱۳۸۵ ،۶۱
تصویر۵ – اشك دهم ( سنتروک)، پادشاه اشکانی، سده ۱ تا ۲ م، ماخذ: موزه بغداد (چپ) شاخه گیاه یا بنابه تعبیر دیگر درخت سرو در دست راست او نشان از تقدس و احترام به طبیعت دارد.ماخذ: فریه، ۱۳۷۴ ، ۵۲ ( راست )
تصویر۶ -پارچه پشم- ابریشم سیاه و سفید، سده ۴ و ۵ م .۱۰ و ۱۱ ه . ق، درخت متمایل به درخت سرو در میان دو دایره (بخشی از منسوج مورد اشاره)، ماخذ: عطروش، ۱۳۸۵ ،۶
نویسندگان:
- رضوان احمدی پیام
- دكترعلی اصغر شیرازی