نقوش و طرح های فرش

معانی نمادین نقشمایه بته جقه قسمت سوم

معانی نمادین نقشمایه بته جقه

وجه تسمیه

بته‌ جقه در فرهنگ فارسی معین با این تعاریف همراه است نقشی زینتی شبیه سروی خمیده که بیشتر در صنعت قالیبافی، ترمه، زردوزی و مانند آن به کار می‌رود.

بته‌ جقه در دیگر فرهنگ‌ ها این‌ گونه تعریف‌ شده است فرهنگ لغت عمید:

(اسم) [فارسی. ترکی] نوعی نقش به شکل سرو خمیده که بر روی پارچه، فرش و مانند آن به کار میرود.

جقه (دهخدا) جغه. پَرَک. تِل. بته ای ساخته از پر پرندگان‌ که بر بالای پیش کلاه پادشاهان ایران است و آن کوچک کرده سرو سرافکنده، نشان ایران و ایرانیان و حکایت‌کننده از راستی و تواضع ایشان است.

بته جقه؛ بته جغه. نقش سرو سرافکنده که نشان راستی و فروتنی ایرانیان است.

جقه (عمید) (اسم) [ترکی] جیغه، جیقه، جغه

١ .شیئی زینتی به شکل سرو خمیده، گل‌ و بته، خورشید، ماه و امثال آن‌ که به کلاه و تاج می‌زدند.

٢ .تصویری به شکل سرو خمیده.

جغه (دهخدا) زیوری است که از پر درنا یا کلنگ یا مرغ ماهیخوار سازند و بر کلاه نهند و بیشتر بهادران و دلیران بر سر گذارند. توسعا به معنی تاج هم بکار میرود.

بته جغه؛ نقش سرو سرافکنده که نشانه ی ایران و ایرانیان است و بر روی فرشها و پارچه ها و خاتم کاریها و سایر زیورها و صنایع دستی ایران دیده میشود.

جیغه (دهخدا) بانگ، فریاد و جیغ. جیغه. زیوری مرصع که سلاطین و امراء بر سر زنند. جغّه. جقّه.

جغه (معین) 1 .تاج، افسر. 2 .هر چیز تاج مانند که به کلاه نصب کنند.

حال اگر بپذیریم افسر یکی از معانی جقه است به آن می‌پردازیم.

افسر (دهخدا) افسر. تاج و کلاه پادشاهان. تاجی از ابریشم مکلل با جواهر. تاج. تاج پادشاه آنکه به عربی اکلیل خوانند. این کلمه مرکب است از اوستایی  او (به – بر) پیشوند + سر، یعنی آنچه بر سر گذارند و در پهلوی افسر. به معنی تاج. اکلیل. بساک. دیهیم. تاج کلاه شاه. تاج مخصوص پادشاهان و امراء که اغلب از طلای خالص می ساختند. ذیل کلمه تاج چنین آمده است:

افسر (معین) تاج، دیهیم.

دیهیم را دهخدا تاجی که مخصوص پادشاهان است ذکر کرده است و اصل کلمه داهیم است و دیهیم امالۀ آن است و داهم نیز گفته اند … داهی به معنی تاج است و داهیم تاج مخصوص پادشاهان است.

بساک. افسر. دهخدا در یادداشتی می نویسد: این کلمه بیشک با «دیادما» ی اغریقی از یک اصل است و معنی آن نزد یونانیان و هم نزد ایرانیان پیشانی بند و عصابه است که البته جواهرنشان بوده است و از بعض امثله که در فردوسی آمده است نیز میتوان دانست که دیهیم غیر تاج است. پیشانی بند مرصع به جواهر زنان را. کلاه مرصع. کلاهی مرصع به جواهر که ملوک پیشین داشتن دی و گروهی تاج را دیهیم نیز خوانند.

جامه ی بالای تخت که پادشاهان بر آن نشینند. بعضی گویند افسری بوده که آن را در قدیم به جهت تیمن و تبرک بر بالای سر پادشاهان می آویختند. چتر. تخت. مایه ی افتخار.

مجازاً سلطنت و ملک و پادشاهی

دهخدا داهیم را نیز کلاه مرصع به جواهر تعریف نموده است و آن را دیهیم نیز گویند. دیهیم. تاج مرصع. نیم تاجی است مرصع که پادشاهان عجم داشتند.

داهی (دهخدا) زیرک و دانا. داهیۀ. صاحب دهاء. درست رأی. کاردان. بصیر به امور. هشیار. داه. مرد زیرک و تیزفهم. امر بزرگ هم از معانی دیگر داهی ذکرشده است. فرهنگ نام

داهیه: (دهخدا) بسیار زیرک و دانا.

داه = رجل داه؛ مرد زیرک. ج، دهاۀ.

با توجه به ریشه یابی که از کلمه مورد نظر جقه به عمل آمد جقه به صورت جغه نیز کاربرد داشته و لغت ترکی است و معنی آن تاج و افسر است. افسر از ترکیب دو کلمه او به معنی بر و به و سر همان قسمت بالای هر چیزی که در اوستایی به معنی آنچه بر سر گذارند.

با کمی دقت و در نظر داشتن مقدماتی که عرض شد و نظر کردن به معنی افسر و تاج و جقه و تحقیق و تفحص در دیگر متون و کمک از فرهنگ لغت ها با معنای دیگر آنکه تاج و دیهیم است مواجه میشویم. واژه دیهیم در نزد یونانیان و ایرانیان پیشانی بند است که جواهر نشان بوده است.

اصل کلمه داهیم عربی است و در زبان عربی به صورت داهی و داه استفاده می شده است. حال سوال این است داهیه که همان مونث داهی است به معنی امر بزرگ و شخص بسیار زیرک است که میتواند اشاره به چیزی یا کسی (شخصیتی تاریخی یا اسطورهای) باشد؛ و اینجا این سوال پیش می آید که آیا کسی خود را صاحب داهیه اعظم معرفی کرده است؟

چنین می توان نظر داد واژه جقه و جغه یا جیغه به واسطه کار کردی که در تزیینات و چاپ های سنتی لباسها و پارچه و پوشاک و البسه ترکی داشته اند وارد فرهنگ و زبان فارسی و ایران گشته است و کاربرد لفظ جقه بجای داهیم و دیهیم و دیادما برای فارسی زبانان به علت سهولت در بیان در ایران رایج گردیده بنابراین کاربرد واژه جقه بجای دیگر واژگان کاملا منطقی به نظر میرسد.

از زاویه دیگر می‌توان این موردرا بررسی کرد: قاطبه مردم‌ دوست دارند مانند حکام، پادشاهان و بزرگان رفتار و سلوک نمایند و از آنجایی‌که تاج و افسر و دیهیم و جقه بالای پیشانی یا بالای تاج پادشاهان بیشترین نمادی است که مورد توجه قرار می‌گیرد و در ذهن قرار می‌گیرد می‌تواند قبول کرد که بته‌ جقه همان پر و نشان تاج، بزرگی و پادشاهی یا کلاه و جواهر روی آن‌ هاست.

اغلب اقشار برای به دست آوردن حداقل صفات بزرگان دست به طراحی و اجرای آن زده‌اند و به‌ مرور زمان به گیراترین زیباترین و قابل تکثیری‌ ترین نقش تبدیل‌ شده است. خلاصه کلام به کامل‌ ترین نقش زاییده شده از دایره درآمده است و شاید هیچ طرحی به این زیبایی قابلیت تکرار و انعطاف را نداشته باشد. وقتی به این طرح در آیین زرتشتی نظر می‌کنیم طرحی است که بعد از دایره از قداست و پاکی فراوان بهره‌مند است و تمامی زرتشتیان و بخصوص زنان آن‌ها همت گمارده‌ اند تا این نقش را که قدمت هزاران ساله دارد در آیین خود به‌ صورت سوزن‌ دوزی‌ های زیبا که همان پته‌ دوزی‌ ها است حفظ کنند.

معانی نمادین نقشمایه بته جقه

 

نویسندگان: حامد ذویاور / مهنوش وحدتی / مهدی مکی نژاد

منبع
پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا