رنگ و رنگرزی

روناس (Rubia-tinctorum)

«هانس ای دولف» در كتاب صنایع دستی كهن ایران بیان کرده است: «روناس در ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد در درهﻯ سند در شهر «موهن جودارو» شناخته شده است و از آنجا نخست به خاورمیانه گسترش یافت.»

در «تورات» و همچنین نوشته هایی كه از قبور فراعنه مصر به دست آمده است، مداركی در مورد رنگرزی با روناس وجود دارد. همچنین آثاری از رنگ قرمز حاصل از ریشه روناس در یکی از مقبره های مصری متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح یافت شده است.علاوه بر «تورات» در «بندهش» هم از این گیاه نام برده شده است؛ «هر چه را جامه به آن شاید رشتن (یعنی رنگ کردن، ریسیدن، تافتن، تابیدن)، مانند سرکه و دار پرنیان و زردچوبه و روناس و نیل، رنگ خوانند.»
در پاپیروس های مصری قرن سوم پیش از میلاد مسیح، نام این گیاه عنوان گردیده و در مورد آزمایش های کنترل رنگ آن توضیحات زیادی آمده است. در یکی از پاپیروس های مصری در همین مورد مطلبی با این مضمون آمده است: «دانه هایی همراه با خمره ها. بوی نافذی دارد. دست های او با روناس به رنگ سرخ درآمده است، گویی که با خون آغشته شده است. مانند پرنده ای شکاری که خونین شده است، مانند اینکه گوشتش از زیر پوست نمایان شده است.»
«دیوس کوریدس Dioscorides»، فیزیکدان یونانی، آن را تولید کنندهﻯ رنگ قرمز دانسته است. «پلینی Pliny»، طبیعی دان رومی، در این رابطه در کتاب «تاریخ طبیبعی» نوشته است: «دو گیاه دیگر هم وجود دارد… اولی روناس است، کاربرد آن برای رنگرزی پشم و چرم ضروری است. روناس ایتالیا با ارزش ترین آنهاست، مخصوصاً آنها که در حومهﻯ شهر می رویند؛ همچنین تقریباً در تمام شهرهای دیگر هم، به مقدار زیاد تولید می گردد. به صورت خودرو رشد می کند، ولی قابلیت کشت شدن هم دارند… ساقهﻯ آن خاردار و مفصل دار است، با پنج برگ که اطراف مفصل قرار گرفته اند. دانهﻯ آن قرمز است.»
رنگرزان ایرانی و رومی آن را می شناختند؛ قبور یافت شده مربوط به قرون دوم و سوم میلادی در روم که در آنها پارچه های رنگ شده با نیل و روناس وجود داشتند، گواه همین مدعاست؛ ولی در دوره های بعدی و در زمان فرمانروایی رومیان استفاده از آن در اروپا از بین رفت، تنها مدرک به دست آمده، پارچه ای رنگ شده با روناس است که از گور ملکه «آرنگوندیس Arnegundis» در «سنت دنیس St. Denis» (۵۶۵ تا ۵۷۰ میلادی) در نزدیکی پاریس کشف شده است. در «حدودالعالم» آمده است: « و اندر دریای خزران ( یعنی دریای خزر رضوان ) دو جزیره است، یکی برابر دربند خزران است آن را جزیرة الباب خوانند از آنجا رومن خیزد که به همه جهان ببرند و رنگرزان از آن به کار برند.»
همچنین «ابن حوقل» می نویسد: «و جزیرهﻯ بزرگ دیگری رو به روی رود کر و نزدیک باب است. این جزیره نیز بیشه ها و درختان و آبها دارد و از آن روناس به دست می آید و به همین سبب گروهی از شهر بردعه ( بردع ) بدانجا آمده، مدتی به تهیهﻯ روناس می پردازند، و آن را به ورهان و بردعه می برند و از آن بهره مند می شوند.»
در گذشته در ژاپن هم از گیاه روناس ژاپنی برای تولید رنگ قرمز استفاده می شد، ولی به مرور زمان استفاده از آن ترک گشته است.
روناس در جنگ های صلیبی بار دیگر به اروپا آمد و به قرمز تركی معروف شد، هلندی ها یكی از تولیدكنندگان روناس بودند، همچنین آثاری از گیاه روناس در یک کارگاه رنگرزی واقع در «یورک York» مربوط به قرن دهم میلادی یافت شده است.
«ویکتوریا افشار» عقیده دارد: «این بوته نخستین بار توسط سوداگران عرب به اسپانیا و برای دومین بار پس از قرون وسطی توسط اهالی جلفای اصفهان به اروپا برده شد.»
بازرگانی ونیزی که در سال ۹۱۳ ﻫ. ق. در ایران ساکن بوده است می نویسد: «در این شهر (خوی) رنگ سرخ لاکی به مقدار فراوان می سازند و آن را از ریشه های سرخی فراهم می کنند که در زیر زمین است و با بیل و کلنگ بیرون می آورند و سپس به هرمز می فرستند و از این ریشه ها برای ساختن و به کار بردن رنگ سرخ در غالب نقاط هندوستان بهره می جویند.»
گیاه بیان شده همان روناس می باشد. «ویکتوریا افشار» می گوید: «صدور روناس از آذر بایجان به هندوستان به احتمال زیاد یا به دلیل کافی نبودن و یا پایین بودن کیفیت رنگ آنها بوده است.»
«rose madder» یك رنگ هنری روی بشقاب ها توسط اساتید از زمان رنسانس تا كنون بوده است. «madder» نام تجاری روناس در اروپاست.
«شاردن Chardin» در سفرنامه اش به فراوانی این گیاه در ایران اشاره کرده و عنوان می کند که از این گیاه برای رنگرزی و نقاشی استفاده می شود.
به گفتهﻯ «ویكتوریا افشار» رنگ روناس در هر منطقه از ایران نامی متفاوت دارد، برای مثال به آذری «بویاخ» نامیده می شود که به معنی رنگ كردن خامهﻯ قالی است؛ در مناطق دیگر هم نامهای دیگری دارد که این امر نشان دهندهﻯ قدمت این رنگ در ایران و خاورمیانه است.
روناس با نام علمی (Rubia tinctorum) گیاهی است که به حالت خودرو در مناطق مدیترانه، در شمال آفریقا و بعضی مناطق آسیا می‌روید. ساقه این گیاه پوشیده از خارهای ریز می‌باشد و ارتفاع آن تا حدود دو متر می‌رسد. روناس با استفاده از خارهای ریزی که دارد به دیوار و درختان می‌چسبد و بالا می‌رود.
برگ های آن بیضی، نوک تیز و دراز بوده که به صورت گروهی و به شکل چتر از کنار ساقه بیرون می‌آید. اگر برگ را در بین دست ها مالش دهیم دست به رنگ قرمز تند مایل به سیاه در می آید. گل های روناس کوچک و به رنگ زرد مایل به سبز می‌باشد. میوه آن گوشتی و به رنگ تیره ‌است. ریشه آن به نام روناس معروف است به رنگ قرمز تیره و به صورت دراز، باریک و استوانه‌ای می‌باشد. قسمت مهم این گیاه از نظر طبی بشمار می‌آید و از ریشه روناس برای رنگرزی پارچه و نخ استفاده می‌شود.

این گیاه در نقاط سردسیر و گرمسیر می روید، ولی در آسیا و اروپا بیشتر یافت می شود. مناطق کشت روناس در ایران استان های آذربایجان و مازندران و در بعضی از نقاط کرمان می باشد و به طور وحشی در تمام ایران دیده می شود. بهترین روناس مخصوص اطراف یزد است.

مشخصات ریشه
ریشه از نوع راست ساده است. ریشه این گیاه در نواحی شن زار تا عمق یک متری خاک فرو می رود.در رنگرزی با روناس مهمترین عامل میزان عمر ریشه است. رنگای قرمز شاداب و متمایل به سرخ از ریشه های چهار و پنج ساله آن به دست می آید و ریشه هفت ساله رنگهای لاکی و ارغوانی و ریشه های سه ساله نارنجی تیره پدید می آورد. جنس روناس نیز در رنگ آن عامل موثری است. از ریشه گونه هایی که در مناطق سردسیری می رویند، لاکی پر مایه تری نسبت به مناطق معتدل و گرمسیر به دست می آید.
به همین علت است که رنگ لاکی به دست آمده از روناس آذربایجان و خراسان که مناطق سردسیری هستند با رنگ های بدست آمده از روناس کرمان و فارس، که مناطق گرمسیری محسوب میوند تفاوت بارزی دارد.

ترکیبات شیمیایی
ریشه روناس دارای ماده‌ای رنگی به نام جوهر روناس می‌باشد.

Alizarin

ترکیبات شیمیایی
ریشه روناس دارای ماده‌ای رنگی به نام جوهر روناس می‌باشد.

نام آیوپاک
dihydroxy-9,10-anthracenedione-1,2
نام‌های دیگر
Dihydroxyanthraquinone-1,2 Turkey red, Mordant red 11, Alizarin B, Alizarin red
جوهر روناس یا ۱،۲- دی‌هیدروکسی‌آنتراکینون ماده‌ای سرخ‌رنگ است که برای رنگرزی به رنگ روناسی از آن استفاده می‌شود.
در سال ۱۸۶۹ جوهر روناس که رنگیزه ای طبیعی بود به‌طور سنتتیک تولید شد. استفاده از جوهر روناس طبیعی بیش از ۳۵۰۰ سال سابقه دارد. در مصر و درآسیای مرکزی استفاده از این رنگ که از ریشه روناس استخراج می شد رواج داشت از جمله در مقابر فراعنه. تولید مصنوعی این رنگ باعث شد که کشت روناس که از صادرات اصلی هندوستان بود از بین برود و دولت انگلستان که هندوستان را در استعمار داشت نتوانست از نزول تولید روناس جلو گیری کند.
امروز بهترین روناس ایران در شنزارهای اطراف یزد یافت می شود و ارتفاع بوته آن بین ۵۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر است.
همان گونه که گفته شد رنگ در این گیاه بیشتر در ریشه آن موجود است که شامل قسمت های زیر است:
خارجی تری بخش که لایه چوب پنبه ای ریشه است که بسیار نازک و به رنگ قهوه ای است.
پارانشیم پوستی که نسباتاً ضخیم است.
استوانه مرکزی که نازک و به رنگ قرمز است.
قدرت رنگی ریشه روناس با مدت زمانی که در خاک می ماند نسبت مستقیم دارد کهنگی و تازگی روناس را از طعم و رنگ آن به خوبی می توان تشخیص داد.
طعم ریشه گیاه جوان شیرین و گیاه پیر گس و تلخ است. برداشت روناس معمولاً در اواخر پاییز انجام می گیرد و در سایه خشک می شود. گاهی ریشه روناس را به وسیله کوره خشک می کنند که باعث پایین آمدن کیفیت رنگ می شود.
ریشه این گیاه بخصوص پارانشیم پوستی آن واجد گلوکوزی است که تحت تاثیر دیاستازی (2) تجزیه می شود و آلیزارین (Alizarine) می دهد. این ماده رنگی اگر درون شیره سلولی دیده شود به رنگ زرد است ولی در مجاورت هوا رنگ آن قرمز می شود.

ماده رنگی ریشه روناس نامهای مختلفی دارد مثل:
۱- madder
۲- garance
۳- knapd
۴- lizari
شماره روناس در کالر ایندکس ۶-۸-۹-۱۰-۱۱ تا ۱۲ است.
برای استفاده از ریشه روناس باید پس از خشک کردن آن نخست پوسته خارجی را که باعث کدری رنگ می شود از آن جدا کرد و سپس آن را کوبید. این عمل برای جدا کردن خاک از ریشه انجام می گیرد که ممکن است برای سهولت مدتی آن را در آب قرار داد و سپس خشک کرد و یا اینکه ریشه را با روغن چرب کرد. در این روش پوسته خشک و سپس خرد و جدا می شود. البته با چرب کردن رنگ حاصله شفافیت خود را از دست می دهد. پس از این مرحله باید گیاه را به گرد تبدیل کرد و ۲۰ برابر مقدار آن آب سرد و ۲% اسید سولفوریک افزود و مدت دو ساعت محلول را به هم زد تا اسید در آن نفوذ کند. پس از این مدت آن را صاف میکنند و باقیمانده را چندین بار ابتدا با محلول رقیق کربنات سدیم و سپس با آب می شویند تا کلیه عکس العملهای اسیدی آن از بین برود. سپس آن را خشک کرده و دو مرتبه می سایند تا دوباره به گرد تبدیل شود.
از لحاظ شیمیایی روناس دارای یک ماده ازته است که نقش فرمان را دارد و تحت تاثیر این فرمان مواد رنگی ایجاد می گردد.
تجزیه مواد ریشه روناس به ترتیب زیر است:
۱- روبیادین
۲- گلوکوزید روبیادین
۳- پورپورین
۴- گلوکوزید پور پورین
۵- اسید روبر تریکو
۶- آلیزارین

مهمترین این مواد در رنگرزی آلیزارین است. مهمترین خاصیت آلیزارین از لحاظ رنگرزی آن است که با اسیدهای فلزات مختلف ترکیب می شود و لاک های رنگین تولید می کند که در اسیدها و قلیاهای ضعیف حل نمی شوند.
آلیزارین در آلمان، هلند و چند کشور دیگر تولید می شود. هلندی ها در گذشته نیز یکی از تولیدکنندگان مهم روناس بودند. در حال حاضر آلیزارین به صورت خمیر در بشکه های کوچک و بزرگ با بهای زیاد وارد ایران می شود و بخصوص در مورد پارچه های قلمکار بسیار مورد نیاز است.
آلیزارین به شکل کریستال های زرد رنگ است که در ۲۹۰ درجه ذوب می شود و در آب خیلی کم قابل حل است ( حتی آب ۱۰۰ درجه ). ولی در محلول های قلیایی مانند کربنات دو سود و سود سوز آور حل می گردد.

رنگرزی پشم با روناس

رنگرزی با آلیزارین به وسیله اکسیدهای فلزی و زاج ها هم بر الیاف پروتیینی و هم الیاف سلولزی ممکن است، به طوری که در هنر قلمکار اکنون با استفاده از زاج سفید ابتدا مهر مورد نظر را بر پارچه می زنند و سپس در حمام هایی از محلول آلیزارین داخل می کنند و با دادن حرارت به آن رنگ قرمز ظاهر می گردد. ثبات آن به صورتی است که در مقابل مواد سفید کننده ای مثل کلر نیز پایداری می کند.
در رنگرزی با روناس با استفاده از الیاف فلزی رنگ های متفاوتی به دست می آید. برای مثال زاج آهن (زاج سیاه) رنگ قرمز قهوه ای می دهد.
جوهر سرکه نیز از دندانه هایی است که بیشتر در نواحی فارس به کار می رود. یکی از روش های سنتی استفاده از رنگ روناس نیز بدست آوردن به وسیله جوشاندن خامه در پیش آب گاو بوده است!
به هرحال بدون وجود دندانه نمی توان به خوبی پشم را رنگ نمود تا در مقابل عوامل مختلف ثبات کافی داشته باشد و بدون دندانه در روی پشم بسیار پریده و کدرخواهد بود. املاحی که برای دندانه پشم به کار برده می شوند عبارتنداز: بیکرومات پتاسیم، زاج سفید، سولفات آهن، سولفات مس و کلرور قلع.

رنگرزی پشم با دندانه بیکرومات پتاسیم و روناس
سه روش زیر برای رنگرزی پشم با روناس و دندانه بیکرومات به کار برده می شود:
۱- دندانه قبل رنگ
۲- دندانه بعد از رنگ
۳- رنگ و دندانه توام

روش دندانه قبل از رنگ
پس از دندانه دادن، پشم را در حمام تازه ای که دارای یک تا سه درصد اسید اگزالیک و پنچ تا ده درصد روناس بوده، قرار داده و حمام را در مدت 45 دقیقه به جوش می رسانند و مدت یک ساعت و پانزده دقیقه رنگرزی را در حالت جوش ادامه می دهند. سپس پشم را شسته و خشک می نمایند.
این طریق متداول ترین رنگرزی روناس است. در بعضی از نقاط ایران از چوبک به جای اسید در حمام رنگ استفاده می شود و رنگ حاصل نیز بنفش رنگ است. به طور کلی مواد قلیایی و اسیدها هر کدام تاثیر جداگانه ای در حمام رنگ روناس به جای می گذارند. قلیایی ها رنگ بدست آمده را متمایل به بنفش و اسیدها آن را نارنجی می نمایند.

روش دندانه بعد از رنگ
از این طریق بندرت استفاده می گردد و بیشتر برای رنگ های روشن و شفاف می باشد. چون تمایل جذب رنگ توسط پشم بدون وجود دندانه کم است و رنگ حاصله بسیار ضعیف است.

رنگ رزی پشم با روناس و دندانه بیکرومات
معمولاً برای این روش نظر به سیری و روشنی رنگ از یک تا سه درصد بیکرومات و یک تا سه درصد اسیدلاکتیک مصرف می کنند. برای رنگ های بسیار باز دو درصد و رنگ های متوسط ده تا سی درصد و برای زمینه های بسیار سیر تا صد درصد روناس می توان مصرف کرد .

رنگرزی پشم با روناس و دندانه زاج سفید
رنگ های حاصل از این دندانه با روناس در روی پشم به مراتب شفاف تر از دندانه بیکرومات است ولی تنها طریقه ای که می توان برای رنگرزی بکاربرد روش دندانه قبل از رنگ است چون روش های دیگر ثبات کافی در برابر عوامل مختلف سایش نیستند.

رنگرزی بوسیله دوغ
این روش تقریباً در تمامی مراکز رنگرزی طبیعی قالی در ایران؛ مخصوصاً کرمان و یزد معمول است و به جای اسید لاکتیک از دوغ و قره قوروت استفاده می کنند. روش این رنگرزی در هر منطقه ای فرق می کند.
به طور کلی در فصل تابستان خامه پشمی را که قبلاً با زاج سفید دندانه داده اند داخل در حمامی که بیست برابر وزن پشم به نسبت یک سوم دوغ و بقیه آب و مقدار لازم روناس است قرار می دهند. حمام را بوسیله آفتاب، بیست و پنج درجه برای رنگ های روشن و برای رنگ های سیر تا چهل و پنج درجه گرم می کنند. مدت یک ساعت پشم را در این محلول حرکت داده و بعد آنرا دوازده ساعت تا دو روز بسته به سیری و روشنی رنگ در همان حال نگاه می دارند. در این مدت مقدار زیادی از آب تبخیر شده و اسید لاکتیک موجود در دوغ حمام زیاد می شود. این عمل باعث شفافیت رنگ حاصله می گردد ولی چون همراه با اسید لاکتیک مواد دیگری نیز در دوغ وجود دارد رنگ حاصله با رنگی که با اسید لاکتیک تنها بدست می آید متفاوت است. پس از این عمل چون رنگ حاصله تقریباً نارنجی می باشد برای اینکه اثر اسید از بین رفته ورنگ را کمی مایل به بنفش کنند خامه پشم را در آب جاری قرار می دهند.
یکی دیگر از معروفترین رنگ های به دست آمده از روناس رنگ دوغی است که از خیساندن کلافهای رنگ گرفته از روناس در دوغ حاصل می شده است. طول مدت قرار گرفتن پشم در این مایع هر قدر بیشتر شود رنگ روشنتر می شود تا آنکه به فام صورتی کم رنگ مبدل می گردد.

خواص داروئی
روناس از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است.
• بازکننده گرفتگی‌ها در بدن است.
• ادرار آور است و حبس‌البول را درمان می‌کند.
• برای معالجه بیماری فلج آن را با عسل مخلوط کرده و به بیمار بدهید.
• ترشح شیر راز یاد می‌کند.
• درد سیاتیک را رفع می‌کند.
• یبوست‌های سخت را معالجه می‌کند.
• اشتهاآور است.
• قاعده‌آور است.
• خارش پوست را برطرف می‌کند بدین منظور می‌توان از ضماد استفاده کرد و یا اینکه جوشانده آن را در وان حمام بریزید و مدتی در آن استراحت کنید.
• اوره خون را پائین می‌آورد.
• جوش خوردن استخوان شکسته را تسریع می‌کند.
• تورم را در بدن از بین می‌برد.
• از کمپرس جوشانده روناس برای رفع بیماریهای پوستی استفاده کنید.

منبع
کانون هماهنگی دانش و صنعت فرش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا