نقوش و طرح های فرش

فرش بیجار (قسمت اول)

فرش بیجار از دیر باز به دلیل استحکام و تراکم بالا دارای شهرت جهانی بوده است. این فرش در دوره‌ی قاجار دوباره احیا و شروع به شکوفایی نمود. در این دوره با ورود فرشهای ایران به بازار اروپا و اعمال سلیقه‌ی اروپائیان، طرح و نقش فرش ایران دچار تغیر و تحولاتی اساسی شد که بیجار نیز از این قاعده مستثنا نبود.

با ورود طرح‌های جدید، نقوش بافته‌های بیجار به دو دسته‌ ی بومی و غیر بومی تقسیم شد نقوش بومی همان نقوش قدیمی و اصیل با منشأ ایرانی هستند و نقوش جدید نقوشی اقتباسی از پارچه ها، جعبه های شکلات و… بودند که در فرشهای بیجار مورد استفاده قرار گرفتند. این طرحها گاهی به صورت مجزا و گاهی در ترکیب با نقوش بومی نیز به کار رفته اند.
در این تحقیق با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای انواع نقوش بومی و غیر بومی در فرش بیجار در دوره ی قاجار مورد مطالعه قرار گرفته و همچنین منشأ و مفاهیم کلی این نقوش نیز مورد بررسی و تجزیه و تحلیل واقع شده است.

شهرت و آوازه ی جهانی دستبافته های ایران را باید مدیون طرح و نقش آن بود. طرح و نقشها در طی قرون و اعصار از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده و برروی دستبافته ها نقش بسته اند. در این میان جنبه های هنری فرش دستباف ایران که نمود کاملی از هنر ملی این سرزمین به شمار می رود، اغلب حول طرح و نقش زیبای آن مورد مطالعه قرار می گیرد. این نقوش در بستر دچار تغییراتی شده و یا به همان صورت به نسل بعدی منتقل و در کانونهای مختلف بافندگی ایران همیشه مورد استفاده قرار گرفته است.

بیجار شهر کوچکی در استان کردستان واقع در غرب ایرانیکی از کانون های فرشبافی است که به داشتن فرشهای محکم و دارای تراکم شهرت دارد.

فرش بیجار در دوره ی قاجار که در این تحقیق مورد بحث و مطالعه قرار گرفته ، فرشی زیبا و دارای ویژگی های خاص است به طوری که این ویژگی ها آن را از سایر فرشها متمایز می سازد در این تحقیق ابتدا تاریخچه ی فرش بیجار، سپس طرح و نقش مورد استفاده ، منشأ نقوش، بومی و غیر بومی طرحها و نقشها، ساختا و رنگ آن مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است.

تاریخچه

سرزمین پهناور و گسترده ی ایران با قدمت و تمدن چند هزار ساله ی خود ترکیبی از قومیتهای مختلف است که همچون انگشتان یک دست، ضمن داشتن تفاوتهای ظاهری ، در طول تاریخ در کنار هم و مکمل یکدیگر بوده اند.

اسکان هر کدام از این اقوام با توجه به شرایط زمانی و مکانی، مبحثی مفصل است که مقصود این مقاله نیست لیکن به تناسب موضوع باید دانست که کردها از اولین اقوامی بودند که وارد فلات ایران شده و از ریشه دارترین مردمان این سرزمین هستند.
پروفسور سایس می گوید (مادها عشایر بودند و در شرق آشور و غرب ایران سکونت داشتند ولایات آنها تا جنوب بحر خزر ادامه داشت و زبان آنها آریایی و از نژاد آریایی ها بودند).

اوژن پیتارد در مورد کردها می نویسد( و از میان اقوام ایرانی کردها بیشتر از همه سالم و دست نخورده مانده اند زیرا که مکان آنها کوهستانی و سخت است و کمتر معبر اقوام مهاجم بوده است) (صوراسرافیل،1386،3). در ادوار تاریخی مختلف، حوادث متعددی باعث تاثیرات متقابل فرهنگی میان این قوم با سایر اقوام ایرانی بوده است.

از اولین حکومتهای مستقر در کردستان سلسله ی بنی اردلان بود که خود را از بازماندگان اردشیر بابکان دانسته اند این حکومت دارای سه دوره که آغاز دوره ی سوم آن در سال 1240 ه.ق بوده است اما کردستان امروزه با آنچه که صاحب کتاب تحفه ی ناصری می نویسد، با مرکزیت سنندج یکی از استانهای غرب کشور است که محدود به استانهای کرمانشاه، آذربایجان غربی، همدان، زنجان و مرز عراق است.

آب و هوای این استان سرد و متفاوت است. این استان آثار باستانی و بقایای ارزشمندی از فرهنگ های گذشته از دوره ی دیرینه سنگی تا عصر حاضر را در خود جای داده که این آثار مکشوفه نشان دهنده ی فرهنگ والای این مردمان است. تنوع در فرهنگ و آداب و رسوم قوم کرد موجب شده که این استان یکی از ذخایر فرهنگی کشور به حساب آید زیرا شرایط اقلیمی خاص آن عامل مهمی بوده است که بسیاری از رسوم و سنتها و همچنین آثار فرهنگی تغیرات چندانی ننموده و جشن ها، مراسم، موسیقی و سایر هنرهای موجود درمنطقه که همگی ریشه در گذشته ی باستانی این سرزمین دارد، همچنان پایدار و پویا بماند. این استان دارای شهرستانهای سنندج ، سقز، بیجار، دهگلان، قروه، کامیاران، صلوات آباد، سروآباد، مریوان و اورامانات است که هرکدام ازاین شهرها خود نیز دارای آداب و رسوم خاص خود هستند.

در این تحقیق قالی های شهری بیجار در دوره ی قاجار مورد بررسی قرار می گیرد. مطابق نوشته های مورخان بیجار مرکز منطقه ای به نام گروس بوده و از طایفه ای به همین نام که از کردهای چادرنشین بوده اند، گرفته شده است . بیجار در قرن 15 روستایی بیش نبوده و زرین کمر نام داشته که گفته می شود متعلق به شاه اسماعیل بوده است (صوراسرافیل،1386،79).

درقرن 18 ساکنان آن تا اندازه ای متمکن و توانستند مالک زمین وخانه ی خود گردند که بعد از آن بیجار آزاد و تبدیل به یک شهر شد. این شهر طی جنگ جهانی اول بسیار آسیب دید و هیچ گاه نتوانست آن طورکه باید پیشرفت کند. این شهر تا تهران 474 کیلومتر فاصله دارد از شمال و شمال شرقی به زنجان، از جنوب به شهرهای قروه و همدان و از مغرب به سنندج منتهی می شود.

کردستان از دیرباز به عنوان مرکزی برای ادیان کهن ایرانی شناخته شده و در این سرزمین، آیین هایی وجود دارد گواه براینکه که کردها چه پیش از اسلام و چه دوره ی اسلامی با سایر اقوام ایرانی از حیث آیینی مشترک بوده اند پیش از اسلام هم آیین مردم کردستان با دین رسمی ایران همسان بوده است. امروزه دین رسمی این مردمان اسلام است و ساکنان بیجار نیز از این قضیه مستثنا نیستند آنها نیز مسلمان بوده و اکثرأ اهل تسنن و مابقی اهل تشیع هستند.

مردم کردستان به زبان کردی سخن می گویند. زبان کردی یکی از قدیمی ترین زبانهای ایرانی است که تحقیقات گسترده ای درباره ی آن انجام گرفته است دیاکونوف معتقد است زبان کردی یکی از شاخه های زبان مادی است که بقایای آن در گویش، تاتی، تالشی، آذری، گیلانی، طبری، اورامی وغیره محفوظ مانده است(دیاکونوف،1378،58-60).

زبان مردمان بیجار نیز کردی است اما به دلیل داشتن امرا و حکمای ترک در قرون گذشته عده ای ازساکنان بیجار به زبان ترکی تکلم کرده و ما بقی به زبان کردی صحبت می کنند.

این شهر کوچک به دلیل داشتن قالی و قالیچه های نفیس و محکم از دیرباز دارای شهرت جهانی بوده است. به احتمال زیاد در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه همزمان با رشد قالیبافی ایران و حضور شرکت های خارجی قالیبافی دراین شهر نیز رو به گسترش گذارد. البته قبل از این تاریخ در زمان حکمرانی دوتن از امرا وفرماندهان قاجاری به نام حسینعلی خان گروسی امیر نظام و علیرضا خان گروسی که برحسب تصادف افرادی با فرهنگ و فضیلت بودند قالیبافی اگرچه معدود ولی در سطح عالی از لحاظ  بافت و رنگ جریان داشته است. در سالهای بین دو جنگ جهانی به ندرت قالی دراین منطقه بافته می شد، لکن در اواسط  قرن بیستم این صنعت به تدریج احیا شد.

گل فرنگ سراسری

نویسنده: سمیه(سیمین) خسروی دانشجوی ارشد فرش دانشگاه هنر اسلامی تبریز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا