رنگرزی حرفهی پر رمز و راز سرزمین فرش دستباف
در آران و بیدگل پیشرفت رنگرزی وابسته به صنعت فرش دستباف بود و به خاطر گستردگی قالی بافی در شهرستان، رنگرزی هم به عنوان یکی از صنایع مهم وابسته به آن، رونق بسیاری داشته است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خطب شکن، در جهان زبانزد شده است. اما آن چه فرش را به این جایگاه رسانده دستهای رنگرزانی است که با رنگهای زیبا و اصیل و حسابشده جلوهگاه هنر اصیل این مرز و بوم و درحقیقت پایهگذاران تمدن ایرانی بودهاند، تاجاییکه میتوان ادعا کرد صنعت فرشبافی همزاد ایران و ایرانی است. بنابراین یکی از علل مرغوبیت و معروفیت قالی ایران، زیبایی و دوام رنگهای آن است که با رنگرزی طبیعی سنتی حاصل شده است، رنگهایی که حاصل دستهای مردان هنرمندی است که سالها هنر خود را در رنگآمیزی الیاف و خامههای فرش صرف کردهاند.
رنگرزی گونههای مختلفی دارد، منتها در اصل تثبیت یک مادهی رنگدار روی سطحی خاص است.این مادهی رنگدار ممکن است روی سطح جسم مورد نظر را بپوشاند یا در داخل الیاف نفوذ کند. به طور معمول در رنگرزی نخ و پارچه، رنگرزی با هدف ترکیب رنگدانهها با الیاف صورت میگیرد.
قدمت رنگرزی
گفته میشود پس از این که انسان با کشاورزی و دامپروری به امرار معاش پرداخت، به استفاده از پشم گوسفندان به عنوان زیر انداز روی آورد. نمدبافی و نمدسازی حاصل این دوران بود که پشمها را بدون نقش و نگاره، به صورتی که قابل استفاده باشد در میآوردند. کم کم رنگ پردازی در پشم و الیاف مورد توجه انسان قرار گرفت و به تدریج حرفهای به عنوان رنگرزی ایجاد شد. از این رو بیراه نیست اگر این پیشه را به عنوان یکی از کهنترین شغلهای بشری در نظر بگیریم.
قدیمی ترین اسناد مربوط به رنگرزی متعلق به ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است. در آن زمان رزنگرزها کالاهای ابریشمی خود را به رنگهای مختلف رنگرزی میکردند، از این اسناد تاریخی میتوان نتیجه گرفت که رنگرزی در آن موقع یک فعالیت متداول بوده است.
امپراتوری گستردهی هخامنشی نه تنها خود از صنایع و تولیدات دنیایی زیر سلطه اش در تجملات و تزئینات دربار و پایتخت خویش استفاده میکرد، بلکه صنعت رنگرزی هم به طور گسترده در قلمرو پادشاهی آن وجود داشت. پارچههای ارغوانی که امرا و سرداران هخامنشی استفاده میکردند به احتمال زیاد با رنگ ارغوانی که از صدفهای دریایی به دست میآمد و شهرت جهانی داشت، رنگرزی میشد.
کشف نمونههایی از پارچههای دورهی ساسانی که شاهکارهایی از ذوق و ظرافت و هنر طراحی و رنگرزی به حساب میآیند نمایان گر این واقعیت است. حتی در این زمان پارچههای مرغوب ارغوان رنگ ایرانی شهرتی جهانی داشته است تا حدی که افسانهی فرش بهارخسرو (بهارستان) در جای جای جهان شنیده میشد. به نظر میرسد در آن زمان صنایع نساجی و رنگرزی ایران در کل جهان نمونه و بی مانند و فنون رنگرزی ایرانی نسبت به زمان خود بسیار مدرن بوده است. (کریمشاهی, ۱۳۸۲)
تا دوره قاجار رنگرزان ایرانی تنها از منابع طبیعی در رنگرزی استفاده میکردند ولی از این دوره به بعد با ورود رنگهای جوهری از خانوادهی رنگهای شیمیایی تحت نام آنیلین، رنگرزی سنتی کم کم رو به افول نهاد. سهولت کار با این دسته رنگهای شیمیایی و ارزانی و در دسترس بودن آن، سبب شد استفاده از آن به تدریج متداول شود و کار به جایی برسد که رنگرزی سنتی کم کم به فراموشی سپرده شود.
رنگرزی سنتی
رنگرزی سنتی با وجود تفاوتهایی که در مناطق مختلف دارد، دارای فرمولی مشخص است. ابریشم یا یشمی که با مواد گیاهی رنگرزی میشود از نوعی جذابیت و زیبایی برخوردار است که به مرور زمان و در اثر استفاده و قرار گرفتن در معرض نور، مواد قلیایی و دیگر فرایندها نهتنها ارزش آن کاسته نمیشود، بلکه به ثبات و درخشندگی آن نیز افزوده میشود.
رنگرزی طبیعی، حاصل رنگرزی با گیاهان، برخی حشرات و مواد کانی میباشد که به روشهای گوناگون استخراج شده و در رنگرزی بهکار گرفته میشوند، ازجمله این رنگزاها میتوان به روناس، قرمز دانه، اسپرک، نیل، وسمه، پوست بعضی از میوهها، چای و قهوه اشاره کرد.
کانون رنگرزی ایران
ایران دارای کانونهای مختلف رنگرزی است که شهر کاشان و شهرهایی از جمله آران و بیدگل که در حوزهی کاشان قرار دارند، از مهمترین پایگاههای رنگرزی کشور به شمار میرود. معروفترین اثر هنری این منطقه، فرش دستباف است و هنر رنگرزی آن است که در ایران و جهان شهرت دارد. تنوع و زیبایی رنگهای بهکار رفته در فرش دستباف یکی از ویژگیهای بارزی است که همیشه تحسین علاقهمندان را به همره داشته است.
در دورانی نه چندان دور رنگ زدن خامههای فرش، دنیایی پر رمز و راز و شیرین داشته و به دست دهها نفر انجام میشده است، اما امروز کمتر میتوان از استادان این پیشه نامی یافت. با این حال هنوز هم کارگاههای رنگرزی در محلات قدیمی آران و بیدگل وجود دارد. در بازار کاشان نیز تعداد کمی از کارگاههای رنگرزی هنوز به حیات خود ادامه میدهند که البته با توجه به کم رونق شدن فرش دستبافت کاشان، فعالیت آنان زیاد نیست. (چیتسازیان, ۱۳۹۱)
حرفهای پر رمز و راز
در گذشته رنگرزی شغلی بود که در خانوادههای خاصی نسل به نسل منتقل میشد و اصرار و فوت و فنهای آن به خاطر حفظ مزیتها در رقابت با دیگران فاش نمیشد. به طوری که هر رنگرز با به کار بردن شیوههای مخصوص خود، رنگهایی با تنالیتههای مشخص را تولید میکرد و مشابه آن در کارگاههای رنگرزی دیگر یافت نمیشد. از این رو تشخیص نوع رنگ یکی از راههای تشخیص بافتهای مناطق مختلف است.
مواد و روشهای رنگرزی
در رنگرزی سنتی، بر عکس رنگرزی کنونی از مواد گیاهی و تا حدودی مواد معدنی برای رنگ دادن استفاده میشد. این گونه رنگها علاوه بر دارا بودن خواصی مانند دوام و سازگاری بیشتر با الیاف، از آثار نامطلوبی که رنگهای شیمیایی بر سلامت انسان میگذارند خالی بودند.
از جمله موادی که برای رنگرزی سنتی به کار میرفت پوست گردو[۱]، پوست انار[۲]، اسپرک[۳]، برگ مو[۴]، روناس[۵] و قرمزدانه[۶] بوده است (شاه محمدی & شاه محمدی, ۱۳۹۰; شریفزاده, ۱۳۸۷) که فرمولهای مختلفی بر اساس نوع الیاف و رنگ مورد نظر استفاده میشد. (برای دیدن برخی از این فرمولها میتوانید به کتاب الیاف و رنگرزی سنتی (بازغی, ۱۳۸۲)مراجعه کنید.)
مراحل رنگرزی در روش سنتی
به طور کلی رنگرزی از دو مرحلهی دندانه دادن و رنگرزی تشکیل میشود. نکتهی قابل توجه این است که رنگرزی نیازمند شناخت خوب الیاف، رنگها و مواد اولیه است، در صورتی که رنگرز در تشخیص هر کدام از این موارد اشتباه کند، کار او دچار مشکل خواهد شد. یکی از مسائل مهم رنگرزی میزان و مدت رنگدهی است. اگر رنگرز در تشخیص میزان و مدت رنگدهی دچار اشتباه شود، الیاف به اصطلاح «وا میروند». بنابراین رنگرز علاوه بر شناخت جنس الیاف باید در مسائلی از جمله شناخت رنگ و مواد اولیهای که رنگ و الیاف از آن تهیه میشود دقت داشته باشد.
تهیه رنگ: در ابتدا اندامهای مورد استفاده گیاهان رنگرزی (شامل قسمتهای مختلف گیاهان مثل برگ، گل، میوه و…) جمعآوری و پس از مدت مناسب هوادهی (معمولا این مدت از ۴۸ تا ۷۲ ساعت است) در محلی دور از نور آفتاب و گرد و غبار، درون آب گرم ریخته میشود. دمای این آب باید پایین تر از سطح جوش باشد. پس از حدود ۲۴ ساعت قسمتهای مختلف رنگدانهها از آب خارج میشود و به صورت پودر در میآید.
خیس خوردن الیاف: کلاف پشمی را در حمام یا پاتیل آب گرم (۳۰ تا ۴۰ درجه) برای حدود ۲ ساعت خیس میدهند، سپس آب کلاف را گرفته و آن را خشک میکنند.
شستوشوی الیاف پشم: در این مرحله الیاف را برای زدودن چربیها و موادی که ممکن است مانع نشستن رنگ بر روی آن شود در آب گرم به خوبی شست و شو میدهند. معمولا در رنگرزی سنتی این مرحله با پامال کردن الیاف در تشت آب گرم صورت میگیرد.
دندانه دادن: در رنگرزی سنتی، از آن جایی که ممکن است الیاف در هنگام رنگرزی کالای پشمی و ابریشمی به خوبی با رنگدانهها واکنش نشان ندهد، با استفاده از مواد مختلف سطح آن را با موادی سیقل میدهند که این کار را اصطلاحا دندانه دادن[۷] میگویند.
در مرحلهی دندانه دادن الیاف را به صورتی در میآورند که قدرت رنگ پذیری آن افزایش یابد و بتواند رنگ را در مدتی بیشتر و با ثبات بالاتر حفظ کند. دندانه در روی سطح الیاف خلل و فرج یا خراشی به وجود میآورد که باعث نفوذ بیشتر رنگ به داخل آن میشود. موادی که غالبا برای دندانه دادن به کار میرود معمولا نباتی یا معدنی است. در واقع دندانه دادن، مجموعه عملیاتی است که بر روی انواع مواد نساجی با رعایت شرایط انجام میگیرد تا قدرت رنگپذیری آنها را افزایش دهد و رنگ حاصل را با دوام و ثابت سازد. (ابوالفضلی, ۱۳۸۳)
عمل دندانه دادن را میتوان قبل یا بعد از رنگرزی انجام داد. ولی مرسوم این است که این کار را در حین عمل رنگرزی انجام میدهند. معمولا مادهای که برای دندانه دادن استفاده میشود، زاج سفید است.
رنگرزها این ماده را برای دندانه دادن در آب حل کرده و تا مقدار ۲۰ تا ۳۰ برابر وزن الیاف، آب به حمام رنگرزی اضافه میکنند. سپس حرارت را به ۴۰ تا ۵۰ درجه سانتیگراد میرسانند. خامه شورداده شده (خیس شده) را وارد پاتیل میکنند و دمای پاتیل را در مدت ۳۰ دقیقه به جوش میرسانند. پس از یک ساعت خامهها را بهطور مرتب زیرورو میکنند تا پشمها، دندانه را بهطور یکنواخت به خود جذب نمایند.
تهیه حمام رنگرزی: در این مرحله نمونه گیاه (رنگ)، در هر نوبت، حمام رنگی متشکل از آب، رنگینه و دندانه به مقدار مشخص ایجاد میشود. معمولا برای این که الیاف بهتر رنگ را به خود جذب کنند، این حمام را با اضافه کردن مواد اسیدی به اسیدی ضعیف تبدیل میکنند. در این مورد رنگرزها باید کمال دقت را داشته باشند، زیرا زیادهروی در این کار باعث از بین رفتن الیاف میشود.
در مرحلهی رنگرزی الیاف را داخل دیگی جوشان میاندازند و متناسب با نوع رنگ و پارچه یا نخ، چندین بار آن را میجوشانند. به طور معمول رنگرزان برای تثبیت هرچه بیشتر رنگها بر روی الیاف، آنها را حداقل دو بار در دو ظرف مختلف با غلظت رنگ متفاوت میجوشانند، در ظرف اول برای رنگ گرفتن اولیهی الیاف، آن را در غلظت کم، مدتی میجوشانند. سپس در مراحل بعدی هر بار غلظت رنگ را بیشتر میکنند تا جایی که الیاف رنگ شده برای خشک کردن آماده شود. (حیدریشکیب, ۱۳۸۹)
رنگرزی در آران و بیدگل
هر چند رنگرزی یکی از پیشههای متداول و مرسوم در بین مردم بوده است که در تمام مناطق رگههایی از آن به چشم میخورد، ولی متناسب با بافت و نیاز هر منطقه، نوع پرداختن به این پیشه تفاوت پیدا میکند. در آران و بیدگل که مهد قالی بافی دستی به شمار میرود، رنگرزی بیشتر به سمت و سوی رنگرزی الیاف و نخهای مورد نیاز قالی بافی سوق پیدا کرده است.
در آران و بیدگل نیز پیشرفت پیشهی رنگرزی متوقف به صنعت فرش دستباف بوده است. قالی بافی یکی از پیشههای کهن آران و بیدگل است و قدمتی چند صد ساله دارد. به طوری که در روزگاری نه چندان دور، در تمام خانههای شهر حداقل یک دار قالی برپا بود و بخش عمدهی فعالیت زنان خانهدار را قالی بافی تشکیل میداد. به خاطر گستردگی قالی بافی در شهرستان، رنگرزی هم به عنوان یکی از صنایع مهم وابسته به آن، رونق بسیاری داشت و اصولا نقوش رنگارنگ و متنوع فرش بدون وجود رنگهای متفاوت و متنوع قابل دسترس نیست.
به طور معمول در آران و بیدگل هر محله، کارگاهی رنگرزی مخصوص به خود را داشته است که معمولا افراد محله برای تهیهی نخ قالی به آن مراجعه میکردند. با وجود آن که در حال حاضر فرش ستباف رونق گذشتهی خود را از دست داده است، هنوز هم میتوان کارگاههای رنگرزی را در نقاط مختلف شهرستان یافت. همچنین خانوادههایی در شهرستان هستند که بنابر پیشهی خانوادگی، نام خانوادگیشان رنگرز است.