تاریخچه رنگارنگ واژه «مینیاتور»
برخی از واژهها برای رسیدن به معنی نوین خود در زبان انگلیسی راهی پرپیچوخم پیمودهاند. این واژها راهشان را از زبانی دیگر با معنایی متفاوت در پیش گرفتند و سرانجام در مقصدی دیگر ماندگار شدند. برای نمونه «مینیاتور» را در نظر بگیرید. «نیا»ی لاتینی آن نه به اندازه که به رنگ مربوط است.
?در دوران پیش از اختراع دستگاه چاپ، همهچیز دستی چاپ میشد. فرد مادهای را که به رنگ آغشته شده بود بر سطح میفشرد و نشانی بر آن ایجاد میکرد. بیشتر مردم از رنگدانه سیاه استفاده میکردند؛ اما گاهی نیز سرخ به کار میرفت بهویژه برای عنوانها، واکهای درشت سرآغاز و طرحهای تزیینی. نام لاتینی سرخ «مینیوم (۱)» بود که از شنگرف یا سرنج تهیه میشد. «مینیاره (۲)» فعلی در پیوند با مینیوم بود که معنی «رنگ کردن با مینیوم» را میداد.
?در زبان ایتالیایی آغازین ارتباط مینیاره با طراحی تزیینی بسیار تنگاتنگ بود. این ارتباط ناگسستنی معنی مینیاره را گسترده کرد تا سرانجام معنی «تزیین کردن نسخ» به خود گرفت. برپایه پژوهشهای مجله طره و با استناد به فرهنگ وبستر نامواژه برآمده از این فعل «مینیاتورا (۳)» بود که به هنر تذهیب اطلاق میشد. هنر تذهیب نقش و نگار دادن به نسخ خطی بود بدون در نظر گرفتن اینکه چه رنگی در آن به کار رفته باشد. تذهیبهای نسخ خطی نگارگری یا تصویرسازی هم خوانده میشدند. این تذهیبها در قیاس با دیگر انواع نقاشی کوچک بودند. در نتیجه مینیاتورا برای هر گونه چهرهنگاری یا نقاشی کوچکاندازه دیگر نیز به کار میرفت. سرانجام مینیاتورا به هر چیز بسیار کوچک اطلاق شد. در قرن شانزدهم میلادی زبان انگلیسی این واژه را به شکل «مینیاتور» به وام گرفت.