اصطلاح لچک و ترنج
در بیشتر فرش های ایران نقش لچک و ترنج دیده می شود. به طور معمول نقش ترنج در وسط فرش قرار دارد و شکل آن ممکن است دایره، بیضی، لوزی و یا چند پره باشد.
اندازه ی ترنج در فرش های نقاط مختلف تغییر می کند . به عنوان مثال در قالیچه ها و قالی های بافت اصفهان، کاشان، نایین و آباده ابعاد آن کوچک و در فرش های تبریز، هریس و مشهد تا حدودی بزرگ تر است. در برخی از طرح های ترنج دار به جای ترنج واحد میانی به دو یا سه ترنج کوچک در امتداد یک خط عمودی (بیشتر در شکل های هندسی) و گاهی چندین ترنج در متن فرش با فاصله های منظم دیده می شود (نمونه فرش چند ترنجی چلسی) .
در بالا و پایین ترنج میانی غالبا دو سر ترنج بافته می شوند که در اصطلاح طراحان، شمسه و یا کلاله نامیده می شوند. گاهی ممکن است این کلاله ها با تعداد زیاد تمامی محیط ترنج را در برگیرد. از آنجایی که برخی از این شمسه ها شکل خربزه را تداعی می کنند در اصطلاح آن را ترنج خربزه ای می نامند (نمونه بارز آن ترنج فرش تاریخی اردبیل است)، در حد فاصل ترنج و سر ترنج گاهی شکلی به نام کتیبه ترسیم می شود که در آن ممکن است نام اشخاصی نوشته شود.
به یک چهارم نقشه میانی و یا شکلی مشابه و یا اکثرا متفاوت با آن در چهار گوشه متن فرش در اصطلاح قالی بافان لچک می گویند و اگر این لچک ها توام با ترنج باشند طرح را لچک و ترنج می نامند .
هرگاه چند ترنج داخل یکدیگر قرار گرفته باشند ترنج را تودرتو و یا به عبارتی کاسه نیم کاسه می نامند. در صورتی که ترنج در متن فرش حالت پیشرفته و مسلط را داشته باشد به آن ترنج مداخل می گویند (نمونه فرش های هریس). در صورتی که لچک ها با گردش اسلیمی ها و یا خط های هم بند دیگری در داخل متن فرش پیشرفت کرده و در کنار حاشیه به یکدیگر متصل شوند در اصطلاح به آن طرح سلسله و یا طرح طرّه ای می گویند (مانند برخی از فرش های مشهد و اصفهان).